یاداشتهای بعد از نیمه شب

 

همین میشه دیگه! ساعت۷ صبح بزنی بیرون وساعت۸ شب بعد بیش از ۱۳ ساعت زل زدن به صفحه مانیتور با چشم های قرمز و درد گردن به انضمام  مقداری سردرد بر گردی خونه وبخواهی درازکی بکشی و بعداز بیدار ی  دیگه نتونی لالا کنی  نشونم به اون نشونی که ا لان ساعت ۳ صبحه و تو هنوز بیداری و هی هم التماس می کنی و گوسفند ها رو پشت سر هم قطارمیکنی افاقه نمی کنه

                                                      *****

از اول امسال ما از خود مون قول گرفته بودیم که یه کاری بکنیم که شاید این P.HDرو بیزنیم تو رگ ولی هنوز سی دی های تافل با کتابش تو گوشه قفسه کتابها به من زل زده شاید من به دلم به حال شون بسوزه و لی دریغ از تنبلی .هر چه هم بیاد دوران گذشته از این چیزها* واسه خودمون در می کنیم  افاقه نمی کنه  که نمی کنه حالا هم اینجانب به مقداری قرص انگیزه نیاز دارم شما سراغ ندارید؟

                                                      ****

حالا اگه شماهم به خودتون ازهمون قولهایی که من بخودم داده بودم  داده باشید(چی شد این جمله!)بهتر برید اینجا و سوادتونو افزایش ودید.باشد که رستگار شوید.

*- من تو این کلاس غریبم همدمم باش همکلاسی
رو دلم یک زخم کهنه است مرحمم باش همکلاسی
تو کلاس همه رفیقن آنکه تنهاست من هستم
من که از اول سال نیمکته آخری نشستم
همکلاسی همکلاسی چرا با من ناشناسی......

نگاهی دیگر

 

عشق مانند هوا همه جا جاری است تو نفسهایت را قدری جانانه بکش

امپراطور جانباز شمیایی که  در بیستم آذرماه یعنی  همین چند روز پیش  پر کشید.

به نظرم خوبه عشق رو  از نگاه او ببینیم نو شته ها شو بخونید.

***

 و نگاه بیگانه

میدانم اگر فردوسی این فارسی را بخواند در قبر بر خود میلرزد اما چه کند بینوا همین دارد

جمله ای است که یک آلمانی بر سر در خود نوشته است.

 

عقل های زنگ زده!؟

آقا!به خانما بر نخوره ها، من ارادت خاصه به ابناء بشر دارم

قبل از هر چیز من باید مطلبی را روشن کنم تا خدای نکرده دچار تفکرات ناصواب و توهم توطئه نشده و این جانب را از همه جهات مورد لطف عنایت قرار ندهید.واما اینکه چطوری فقط با ۲ پست بنده بیش از ۱۶۰۰۰ بازدید کننده داشته بیدم. اول اینکه اینجانب قبل از انتقال وبلاگم! کلی مطلب نوشته شده داشتم که فعلا ندارم.و دوم اینکه این (کلی مطالب نوشته شده) را پاکش کردم.همین

******

جهت رعایت عدالت این دفعه دیگه                   

  خانم!

 من فکر میکردم این بشر دو پا که نمایندّه خداوند در روی زمین می باشد.فقط تو این مملکت عقلش زنگ زده نگو بابا کلی از این افراد عقل زنگ زده تو بلاد کفر هم بوده و ما خبر نداشتیم

از دیدن  virgin mary یا همون مریم مقدس خودمون  درmexico city  در قرن چهاردهم تا دیدن تصویر  آن حضرت روی درخت در dallas در قرن بیست ویکم